محل تبلیغات شما


میدونی دو تا مورد هست که اذیتم میکنه؛ اول اینکه حس میکنم خیلی غرق شدم، دوم اینکه انگار دارم دوباره اشتباه بیست و پنج تا سی سالگیم رو تکرار میکنم. خب، میخوای دونه دونه بررسیشون کنیم؟ آره، خوبه.

مورد اول، غرق شدن بیش از حد؟ آره. میدونی حس میکنم از تعادل دور شدم. همش منتظر پیامم؛ دیر و زود شدنش حالم رو بد و خوب میکنه؛ حس و روحیه ام تابع اون شده، تابع توجهی که انتظار دارم. استقلال حسی و عاطفیم از دست رفته. من اینطوری نبودم. دوست نداشتم اینطوری باشم. غرق شدن اشتباه مهلکیه. درسته، موافقم. این رفتار درست نیست. به نظرت باید چیکار کنیم تا به تعادل برگردیم. ولی قبل از اون، تعادل رو باید تعریف کنیم. حالتی که دوست داری چطوریه؟ دوست دارم از نظر عاطفی مستقل از اون باشم نه وابسته اش. کنترل احساسات و حال و هوام دست خودم باشه. در واقع میخوام حال خوب و بدم متاثر از خودم باشه و واسه خودم بس باشم. اون هم فقط حال خوبم رو بهتر کنه. خب، یک سئوال دیگه. چرا میخوای این شرایط رو تغییر بدی؟ چون از اون آدم مستقلی که بودم بیشتر راضی ام. بیشتر بهم خوش میگذشت، عاقلانه رفتار میکردم و درگیر و نگران سرانجامش نبودم و به راحتی افسرده نمیشدم یا اگه میشدم سطحی بود و زود تموم میشد. پس من میخوام به اون روزا برگردم. خب، از کجا شروع کنیم و چه کارهایی انجام بدیم؟ پیام دادن و منتظر جواب دادن ممنوع. افتتاح و اختتام روز کافیه. نشون دادن احساسات بیش از حد و داشتنشون همه چیز رو خراب میکنه، توی دامش نیفت. وقتی میاد سراغم؟ میتونی آگاهانه رفتار کنی و بگی این اشتباهه. ذهنت رو متوجه خودت و چیزای دیگه ای که دوست داری بکن. مرور صحبتها و عکسا هم اون موقع خطرناکه. اون موقعهایی که بهت حمله میشه مثل همیشه میتونی به اینجا نوشتن پناه ببری. میدونی وقتی مدام احساسات رو بروز میدی هم عادی میشن واسه اش و هم اون نیازی نمیبینه برای جلب توجه و احساساتت کاری بکنه، فرصتش رو هم پیدا نمیکنه. خوشیتندار باش قربونت برم. 

مورد دوم چی بود؟ میدونی من از اون پنج سال هیچ خاطره ای ندارم. هیچکاری نکردم. نمیخوام دوباره تکرارش کنم. خب، امتحان کیه؟ یکی شهریور که میشه تقریبا سه ماه دیگه و یکی هم تقریبا سه ماه بعدش. یعنی کلا تا دی که میشه تقریبا هفت ماه دیگه درگیرم. خب، وایسا یکم فکر کنم . دوهفته یکبار که میری خونه، میشه اون یکشنبه هایی که جمعه ی قبلش نرفتی استراحت کنی. البته بعد از تموم کردن این مرحله. واسه یک هفته مرخصی هم نصفش اینجا باش و نصفش برو خونه یا مسافرت. یک هفته هم که بعد از امتحان اول استراحت داری. واسه بعدش هم بعدا تصمیم میگیریم. ولی میدونی فدات شم هفت ماه زیاد نیس و این واقعا آخرین شانسه. تحمل کن قربونت برم.




مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها